نانوشته ها
_ دزدی می کرد...
+ گناه نخر واسه خودت.
_ خودم چند بار مچش رو گرفتم...
+ :|
_حالا فکر می کنی چیکاره ست؟ به چه جایگاهی رسیده؟
+ شاه دزد؟ شاید هم قاچاقچی؟!
_ گناه نخر واسه خودت بچه.
+ :|
_ هر چند آخرین باری هم که دیدمش دزدی کرد ولی نه... الان پرستار شده... چه دَم و دستگاهی... چه خونه ای... عجب ماشینی داره... می بینی کار خدا رو؟ اونی که طرف خداست اینقدر بدبخت و اونی که حق الناس به گردنش، اونقدر خوشبخت...
+ :/
_ چرا اینقدر ناعادلانه؟
+ تو مطمئنی؟ آخه چی باعث می شه حق الناس نادیده گرفته بشه؟
_ نمی دونم... شاید دعای مادر...
می دونستم دعای مادر معجزه می کنه ولی این هم می دونم که خدا از حق خودش می گذره ولی از حق بنده اش، نه.
وای خدایا قربونت برم... هیچ نمی شه از کارِت سر در آورد ها :)
ولی همچنان بهت ایمان و اعتماد دارم که تو بهترین ها رو واسه بنده هات می خوای ان شاءالله. 💚🍃
خوب خدا عادله وقتی کسی می گه من فقط دنیا رو می خوام تو هر لجنی هم شنا می کنم فقط دنیا رو به من بده! خدا چه کار کنه بنده خدا آخر و عاقبت که نداره باید تو یکی از طبقات جهنم ساکن بشه. دیگه انصاف نیست دنیا رو هم بهش ندن! مثل دکتر فاستوس روحشو فروخته بذار لااقل چند صباحی مثلا خوش باشه.